دربارۀ کتاب سال های بدون عشق 1
این داستان درباره زندگی دختری به نام «گیسو» است. گیسو در یکی از محلههای پایین شهر اهواز، حصیرآباد به دنیا آمد. مادرش زنی بداخلاق و رئیس خانه بود. پدرش مردی دهنبین و سیگاری بود. گیسو، دومین فرزنده خانواده محسوب میشد، فرزند اول خانواده بر اثر بیماری سرخک مرده بود. گیسو یک برادر دو ساله هم داشت. در میان اعضای خانواده تنها پدربزرگ و مادربزرگ گیسو را دوست داشتند. گیسو، روایت خود را در این داستان از 4 سالگیاش شروع میکند، زمانی که مچ دستش به خاطر افتادن میشکند و مادر بهجای مهربانی او را به باد کتک میگیرد و... .