دربارۀ کتاب جانان من
این کتاب ماجرای دو شخصیت را همزمان پیش میبرد. از یکسو داستان دختر جوانی به نام «آوا» را میخوانیم که متهم به گروگانگیری شده، آن هم از سوی زنی که روزی همسر برادرش بوده است. «ماهرو»، ادعا دارد آوا فرزند او را دزدیده و باید تقاص این کار را پس بدهد، در حالی که او تنها برای چند لحظه «رادمان» را در مدرسه دیده و خبر دیگری از پسر برادرش ندارد؛ در این میان «کامبیز» که روزی از آوا درخواست ازدواج داشته از آب گلآلود ماهی میگیرد و با نفوذی که دارد، سعی میکند از موقعیت آوا بدترین سوءاستفاده را کند. در سوی دیگر، شاهد ماجرای «سیروان» هستیم، مرد جوانی که وکالت میکند و گرفتار صاحبخانهای نادرست شده است؛ او پرونده قتلی را در دست دارد، پروندهای مربوط به مردی که ادعا میکند همسرش را به دلیل آنکه گمان میکرده به او خیانت کرده کشته است... .