دربارۀ کتاب دلتنگش هستم
«روناک»، زنی زیبا و مهربان در صدد تدارک جشن تولد دوقلوهایش «آرتین» و «روژین» است. آن روز او برای آماده شدن به آرایشگاه رفته بود که همسرش «هومن» تماس گرفت، تا به کمک روناک هدیهای برای بچهها تهیه کند. روناک پس از اتمام کارش به خانه بازمیگردد، تا ناهار بخورند که در عین ناباوری و برخلاف هر روز هومن به منزل میآید، روناک علت را از هومن جويا ميشود و او تنها دلتنگی را دلیل آمدنش بيان میکند... .