دربارۀ کتاب مادری
نویسنده در این رمان واقعیتهای عینی یک زندگی زنانه را که هر زنی تجربه میکند به تصویر میکشد و خواننده را با واقعیت زن بودن مواجه میسازد، مقوله مادری را به چالش میکشد و به آن عشق میورزد و از آن ابراز انزجار میکند و نهایتا تصمیم را برعهده خواننده میگذارد. در بخشهایی از این رمان میخوانید: «شب گذشته خواب کاملا روشنی دیدم. در خواب با پسرم که پنج سال داشت بودم. در بخش زیادی از خوابم به صورتش خیره شده بودم، میدانستم که او خودش بود، میدانستم که این خواب بود و میخواستم این را بنویسم. آنچه را که اتفاق افتاده بود؛ اینکه من با چهره پسر آینده ام روبهرو شده بودم کاملا روشن بود که او پسر من و مایلز بود...».