دربارۀ کتاب داستان های شرقی: داستان های کوتاه
این کتاب مشتمل بر داستانهایی کوتاه با عنوانهاي «لبخند مارکو»، «شیرمرگ»، «کالی سربریده»، و... است. در داستان «چگونه وانگفو نجات یافت» میخوانید: «وانگفو، صورتگر پیر و شاگردش لینگ در جادههای قلمرو پادشاهی« هان» پیش میرفتند. آهسته میرفتند، زیرا وانگفو شبها به نظاره ستارگان میایستاد و روزها به تماشای سنجاقکها. بار اندکی با خود داشتند. زیرا وانگفو نقش چیزها را دوست میداشت و نه خود چیزها را و هیچ چیز جهان به چشم او درخور داشتن نبود مگر...».