جایی برای من

این داستان درباره زندگی دختری «ترنسکشوال» به نام «رها» است. او که به تازگی با عمل جراحی، جنسیت خودش را تغییر داده و پسر شده است نامش را «رادمهر» می‌گذارد. او دلش می‌خواهد تنها باشد براي همين مدتی را در رامسر پیش مادربزرگش زندگی می‌کند اما بعد به خانه پدری‌اش بازمی‌گردد. «شيدا»، مادر رادمهر، مهمانی‌اي را برای او ترتیب می‌دهد، رادمهر از مهمانی گریزان است اما با نقشه مادرش به دام می افتد و مجبور می‌شود در مهمانی شرکت کند. آن شب «ترنم» تنها کسی است که با نگاهش حرف‌های زیادی را به رادمهر می‌زند، اما رادمهر تمام حواسش به «رعنا»، همبازی دوران کودکی‌اش است. در این بین رادمهر شاهد بی‌احترام‌های برادر و مادرش به «مهسا» زن داداشش می‌باشد و می‌خواهد هر طور شده از حق مهسا دفاع کند که... .