ناتالیا آرون منتقدانه بازگشت خواهر کوچکترش را به گریوزدریک نظاره میکند. جنویو فقط برای مدت چند ماه از عمارت تبعید شده بود، اما با دیدن تمام چمدانهایی که خدمتکارها با خود میآورند اگر کسی خبر نداشت، فکر میکرد سالها در تبعید بوده است. جنویو میگوید: «خوبه که دوباره میتونم توی تخت خودم بخوابم.» و نفسی عمیق میکشد. هوای گریوزدریک بوی چوب روغنخورده، کتاب و خورشی زهرآلود و خوشمزه را میدهد که در آشپزخانه در حال قل زدن است.