دربارۀ کتاب هتل ورسای
«الناز» در آستانه سال نو به کمک مادرش و «مروارید» خانم، خدمتکاری که هرازگاهی برای کمک به مادرش به خانه آنها میآمد، اتاقش را مرتب میکند، او در سال نو منتظر آمدن بهترین همراه زندگیاش «سحرناز» است. آمدن سحرناز او را به یاد «فرشید» میاندازد. الناز همیشه دلش میخواست به پاریس سفر کند و معبد عشق در کاخ ورسای را ببیند. او تا حدودی هم زبان فرانسه را آموخته است. پدر الناز موافقت کرده بود که او با مادرش به پاریس برود اما... .