دربارۀ کتاب ارکیان
«علی کیان»، استاد دانشگاه وارد کلاس درس میشود و در اولین معرکهگیری شاهد دختری شیطان و بازیگوش به نام «پریوش» میباشد. «شیرین»، بهترین دوست پریوش، تلاش میکند تا او را متوجه حضور کیان کند اما موفق نمیشود. کیان با کشیدن پرده کرکرهای، پریوش را از حضور خودش مطلع میسازد، این آشنایی کلکلهای استاد و شاگردی را پس از آن موجب ميشود، تا اینکه تعدادی از دانشجویان در اردویی تفریحی به کوه میروند و در حادثهای پای پریوش آسیب میبیند، علی به پریوش کمک میکند تا به پایین کوه بیاید، او را به درمانگاه میبرد و بعد به منزل میرساند و... .