دربارۀ کتاب پری ناقلا
در گوشهای از باغ قصر در اعماق برکه آرام، بچه قورباغه کوچکی از تخم بیرون آمد. او با دیدن موجودات شگفتانگیز اطرافش زبانش از تعجب بند آمد، او دلش میخواست بداند وقتی بزرگ شد به چه موجودی تبدیل میشود. او از ماهیِ پیرِ دانا درباره آیندهاش سؤال میکند و ماهی او را به صبر دعوت میکند. تا اینکه یک روز بچه قورباغه، شاهزاده خانمی را میبیند و بلافاصله به یک قورباغه کامل تبدیل میشود و... .