جی. ام. کوتسی در استاد پترزبورگ هم به تاریخ نظر دارد و هم به زندگی شخصیاش. پسر بیستوسه سالهی کوتسی به شکل مشکوکی از ارتفاع سقوط کرد و جان باخت و این کتاب پاسخ ادبی نویسنده به این بخش از زندگی خویش است. او میخواست داستانی اتوبیوگرافیک دربارهی پدری بنویسد که پسرش را از دست داده است. اما واقعیت فقدان چنان رنجبار و سوزاننده بود که او نمیتوانست آن را لمس کند. پس تصمیم گرفت دستپوشی فراهم کند تا بتواند به این شیء یا خلأ سوزان دست بزند و در نتیجه به سراغ فیودور داستایفسکی رفت.