آیا میخوریم تا زنده بمانیم یا زنده هستیم تا بخوریم؟ آیا میتوانیم و باید طوری سراغ خوردن برویم که گویی دنیای ما به این مسئله بستگی دارد؟ درک بهتر اصول تغذیه، اینکه مواد غذایی را بر چه اساسی انتخاب میکنیم، پرورش میدهیم، توزیع میکنیم، میخوریم، و درباره آن فکر میکنیم به حل بسیاری از عمیقترین چالشهای جامعه کمک میکند. در مقالات این کتاب این نظریه ارائه میشود که غذا و هنرهای ملازم آن یعنی پرورش، آمادهسازی و چشیدن معنا و تعادل را به جامعهای بازمیگرداند که به دلیل گرایش به «مصرف برای مصرف» به بیراهه رفته است. نویسندگان این پرسش را مطرح میکنند که چرا اصرار داریم غذا را بیاهمیت جلوه دهیم حال آنکه دنیای ماشینی ما هر لحظه بیش از پیش از باورهای بنیادین خود که همان ماشینی بودن است فاصله میگیرد. انسان به آنچه میخورد زنده نیست، بلکه به آنچه جذب میکند زنده است.