دربارۀ کتاب پایان راه دموکراسی (مردم سالاری)
«ديويد رانسیمن» در کتاب «پایان راه دموکراسی» به دنبال پاسخ دادن به این پرسش است که در جهان امروز چه چیزهای دموکراسی را تهدید میکند و از میان تهدیداتی که عنوان میشود، کدامیک جدی و یا جدیتر است. چرا در سرزمینهایی که دموکراسی سالهاست مستقرشده و جا افتاده، نیروهای راست افراطی یا پوپولیست تا این اندازه قدرت گرفتهاند؟ آیا وضعیت شبیه آلمان در سال ۱۹۳۰ است که دموکراسیِ به ظاهر ریشهدار و با ثباتی به سرعت در دام فاشیسم افتاد و مهیبترین فاجعه تاریخ را رقم زد؟ آیا بیتوجهی به تغییرات اقلیمی فاجعهای بزرگتر را رقم خواهد زد تا دموکراسی در برابر مشکلات پدیدآمده جایگاه خاصی نداشته باشد؟ آیا پیشرفت پرشتاب فناوری جامعه را به سمتی خواهد برد که دموکراسی دیگر قادر به مدیریت جامعه نباشد؟ دیوید رانسیمن در این کتاب در چهار فصل به سؤالاتی از این دست پاسخ میدهد. کتاب «پایان راه دموکراسی» با توصیفی از کودتا به روش قدیم و انواع جدید آن شروع میشود. کودتا آشکارترین دشمن دموکراسی است که با هدف صریح و روشنِ نابودی دموکراسی به وقوع میپیوندد. فصل دوم به موضوع تأثیر فجایع انسانی و محیطی بر دموکراسی میپردازد. اگر جوامع دموکراتیک قادر نباشند در برابر تهدیدات مهلک مانند جنگ اتمی و تغییرات محیطزیست و رباتهای قاتل، برنامهریزی درستی داشته باشند، اداره جامعه انسانی به دست نیروهای تمامیتخواه و مستبد خواهد افتاد. فصل سوم «پایان راه دموکراسی» به خطر اسیر شدن انسان در دست فناوریهای بسیار پیشرفته اشاره دارد. هنوز تا احتمال حکومت رباتها فاصلهای زیاد داریم و شاید هیچگاه چنین نشود. ولی در سطوح پایینتر، فناوریها روزبهروز تصمیماتی را از طرف ما میگیرند که اگر به هر دلیل در این امر مسامحه کنیم ممکن است وضعیت از کنترل خارج شود. فصل چهارم به جایگزینهای دموکراسی اختصاص دارد. در پایان نیز به احتمال و نحوه پایان دموکراسی و راهحل احتمالی اشاره میشود.