دربارۀ کتاب کچل و مچل در گیسوآباد
«کچل» و «مچل»، دو پسرعموی معمولی هستند که با هم در یک خانه کوچک زندگی میکنند، اما ناگهان روزی به طور تصادفی از یک ناکجاآباد سر در میآورند و درگیر یک جنگ بزرگ میشوند، اما آیا آنها میتوانند در این جنگ پیروز شوند... . در بخشی از این رمان میخوانید: «مچل میگوید طبق معمول زدی تو ذوقم و با گریه گوشخراش همیشگیاش به سمت اتاقش که مثل بازار شام است میرود. با خودم میگویم ولی خودمونیمها منم بدجوری هوس ماجراجویی کردم، ناگهان...».