دربارۀ کتاب نقد و بررسی جوهریت نفس ابن سینا
جوهریت نفس در فلسفه ابنسینا جایگاه مهمی دارد. ابنسینا به پیروی از ارسطو نفس را کمال اول برای جسم طبیعی عالی تعریف میکند. وی در شفا قید «له أن یفعل افعال الحیوه «(ابنسینا،1375،10) را به این تعریف اضافه کرده و معتقد است که نفس را به کمال اول تعریف نموده است و بدین شکل تا حدودی زیادی از تعریف ارسطو فاصله میگیرد. ابنسینا در رساله الحدود، حدّ نفس را اینگونه بیان میکند که نفس به دو معنای متفاوت از هم کار رفته است و هر معنایی که از نفس ارائه میشود، تعریف ویژهای از آن را بیان میکند. نفس در یک معنا بر انسان، حیوان و نبات منطبق است که همان تعریف نفس به کمال جسم طبیعی آلی است که بالقوه حیات نیز دارد؛ و در معنای دوم، بر انسان و فلک انطباق مییابد که عبارت ست از نفس جوهر مجرد و کمال جسم است که از روی اختیار و به یاری عقل جسم را حرکت میدهد.