دربارۀ کتاب بورن
در شهری ویرانه و بی نام از آینده، زنی به نام ریچل که از جمعآوری غنائم گذران عمر میکند، مخلوقی را پیدا میکند و نامش را میگذارد «بورن». بورن در ابتدا هیچ شکل مشخصی ندارد. فقط تودهای سبز که احتمالاً از محصولات دور انداخته «شرکت» است. شرکت اگرچه شدیداً تخریب شده، شایعاتی وجود دارد حاکی از این که هنوز هم مخلوقات عجیب ساخته و به مکانهای دوری میفرستد که هنوز ویرانههای آخرالزمانی به آنجا نرسیده است. ریچل تصمیم به نگهداشتن و بزرگ کردن بورن میگیرد؛ اما روحش هم خبر ندارد که بورن با بزرگ شدن به چه تبدیل خواهد شد.