پس از اینکه «لوسی» شرکت «لاکوود و شرکا» را ترک کرده و به عنوان شکارچیِ روح مستقل شروع به کار کرده بود، روزی لاکوود با آمدن به منزلش او را غافلگیر کرد. لاکوود به گماشتهای با قدرت شنوایی فراطبیعی بالا نیاز داشت تا منبع روحی یک آدمخوار افسانهای را شناسایی و آن را از بین ببرد. در حین انجام این کار فشار روحی و کشمکش بین لوسی و همکاران سابقش به وجود میآید. کسی نمیداند همکاری مجدد این تیم قدیمی چه حوادثی را در پی خواهد داشت. ظهور ارواح هولناک، تعقیب و گریز و بلاتکلیفی، کشف رازهای تکاندهنده با خندههای موذیانه، فقط بخشی از ماجرای جلد چهارم «لاکوود و شرکا» است.