اين کتاب، پژوهشی است در بابِ تاریخ و معنای «هرمنویتیک» از ابتدا تا «مارتین هایدگر» و بهویژه «هانس ـ گئورگ گادامر». «ژان گروندن»، نویسنده کتاب، که علاوه بر نگارشِ رساله دکترایِ خود به راهنماییِ گادامر، با او مراوده و انس خاصی داشته است، در این کتاب، نخست، در فصلی مفصل، به بیان تاریخچه سنت هرمنویتیکی غرب و نسبت آن با سنت «خطابه» میپردازد و، پس از آن، در دو فصل، به پژوهشی بصیرتآمیز و درخشان درخصوص هرمنویتیک هایدگر و به طورکلی پروژه فلسفی او اقدام میکند، تا بدین وجه زمینه را برای «تعیین جایگاه هرمنویتیک گادامر از منظر هایدگر» مهیا سازد. سپس در فصول چهارم تا دهم، شرحی عمیق از عناصر اصلی «هرمنویتیک فلسفیِ» گادامر -بر زمینه بحث از ارکان اصلی آن همچون زبان، فهم، حقیقت، هنر، بازی، عید، مناسک و گوشِ درون- به دست میدهد. درنهایت، کتاب را با بررسی جایگاه هرمنویتیک فلسفیِ گادامر در جهان فرانسوی، و بهویژه نسبت او با فیلسوفانی چون «ریکور» و «دریدا»، به پایان میبرد.