دکتر آلیور ساکس، از برجستهترین پزشکانِ نویسندۀ قرن بیستم و بیستویکم، داستانهای عجیب اما واقعی انسانهایی را روایت میکند که در دنیای غریب و بهظاهر گریزناپذیر انواع اختلالهای عصبروانشناختی به دام افتادهاند.
در این کتاب حکایت افرادی آمده که گرفتار ناهنجاریهای فکری و ادراکیِ باورنکردنی هستند: بیمارانی که خاطراتشان را از دست دادهاند، و همراه آن بخش بزرگی از گذشتهشان را؛ بیمارانی که قادر به تشخیص افراد یا اجسام آشنا نیستند؛ دستها و پاهایشان برایشان بیگانه شده و حتی انسانهایی عقبافتاده قلمداد شدهاند، اما در همین حال از استعدادهای هنری و ریاضیاتی ناشناخته و فوقالعادهای برخوردارند.
دکتر ساکس لحظهای هم فراموش نمیکند که مسئولیت نهایی پزشک در برابر کیست: «انسانی دردمند که رنج میکشد و مبارزه میکند.»