" بهترین قصهگو برنده است " به ما میآموزد که چطور از تجربههای شخصیمان و قصههایی که از دیگران وام گرفتهایم، استفاده کنیم تا مخاطب با ما ارتباط عاطفی برقرار کند، اعتبار و اصالت گفتههایمان را بپذیرد و تشویق به تلاش و پشتکار شود. بیتردید قدرتمندترین ارتباطها وجهی انسانی دارند که به آسانی از راه قصهگویی شکل میگیرد. چه فروشنده باشیم، چه معلم، مهندس برق یا مربی مهدکودک، ناگزیریم با آدمها ارتباط برقرار کنیم و وقت آن شده که باور کنیم ارتباطهای کاری چیزی بیش از رد و بدل کردن اطلاعاتند. نویسندهی این کتاب مشاور کسب و کار شرکتهای بزرگی مانند مایکروسافت و ناسا بوده و میگوید اگر در کار علاوه بر محاسبات دقیق و بررسیهای همهجانبه جایی هم برای ارتباط عاطفی باز نکنیم، مسیر سخت و ناهمواری پیش رویمان خواهد بود.
وقتی برای طرف مقابل قصهای میگوییم کمکش میکنیم از میان هزاران اطلاعات و دادهای که احاطهاش کردهاند، راحتتر دست به انتخاب بزند. چه بسا گرههایی که با هیچ محاسبهای باز نمیشوند، فقط با یک قصهی کارساز، حل و فصل شوند. گویی وقتی قصهای به یک داده سنجاق میشود، دادهی مزبور در میان بقیه میدرخشد و به مخاطب میگوید «من را سوا کن.» قصه ما را به موقعیت مفروضی میبرد که تا به حال در آن زندگی نکردهایم ولی با کمک قصه میتوانیم آن را تصور کنیم و انتخاب برایمان راحتتر میشود. قصه به همین راحتی به شما کمک میکند دیدگاهها، ارزشها، باورها و آرزوهایتان را با دیگران به اشتراک بگذارید. کمکتان میکند به اطلاعات خامتان رنگ و بو و زندگی و روح ببخشید و تاثیرگذارشان کنید. قصه ردّ شما را روی دادهها میگذارد و اعتماد طرف مقابل را برمیانگیزد. گویی پس از گفتن و شنیدن یک قصهی خوب، همهی مناسبات عوض میشود. شما و مخاطبتان دیگر مقابل هم نیستید، کنار یکدیگرید.
قصهگویی مهارت مهم و موثری در بحثها و تصمیمهای کاری، تشکیل کارگروههای مختلف و مدیریت بحران است و کتاب بهترین قصه گو برنده است راهکارهایی عملی برای تقویت این مهارت ارائه میدهد. آشنایی با شش نوع قصهی مختلف که در گنجینهی قصههای هر کس موجود است و آموزش روش استفاده از آنها در موقعیتهای کاری متفاوت، راه رسیدن از تفکر روزمره به تفکر قصهمحور را هموار میکند. در جلسات کاری و دانشگاهی، موقع ارائهی طرحها، پروژهها و سخنرانیها، هنگام خوردن ناهار یا هر جای دیگری که میخواهید برای مشتری، ارباب رجوع، همکار یا حتی رئیستان نکتهای را روشن کنید، پروژهای تجاری را بسط دهید یا ایدهی درخشانی را مطرح کنید، اگر قصهی جذابی برای تعریف کردن داشته باشید، تاثیر بیشتری بر دیگران می گذارید. قصهها بهتر از هر ابزار ارتباطی، به دیگران میگویند شما چه کسی هستید، چه میخواهید و دانستن آنچه میگویید، چه فایدهای برای آنها دارد. وقتی با قصههای شخصیتان ارتباط خود را با دیگران شکل میدهید، بیشتر به شما اعتماد میکنند چون حس میکنند شما را میشناسند. شنونده برای این که به حرف های شما گوش بدهد و ببیند به دردش می خورد یا نه، باید مطمئن شود آنچه میگویید به درد خودتان خورده یا نه. این کتاب هم راهکارهایی برای باز کردن سر صحبت و شکستن یخ مجلس میدهد، هم پیشنهادهایی برای پیدا کردن، شاخ و برگ دادن و استفاده از قصههای شخصی که باعث میشوند دیگران به درستی ادعای شما متقاعد شوند و همدلیشان برانگیخته شود چون آنچه آدمها را به هم وصل میکند قصه است نه آمار و ارقام.