ویکتور هوگو قبل از نگارش این کتاب اعلام میکند که «میخواهم همه حماسههای بشری را در یک حماسه برتر و نهایی درهم آمیزم. حماسهای که در آن سیر از بدی به نیکی، از بیدادگری به دادگری، از تباهی به زندگی از دوزخ به بهشت و از عدم به خدا را عرضه کنم» و در شصتسالگی زمانی که بینوایان را به پایان میرساند، مینویسد: «دیگر از مرگ نمیهراسم، زیرا به وظیفهام عمل کردهام».
«بینوایان» اثری رمانتیک به شمار میرود و در عین حال رمانی واقعگرا، حماسی، عاشقانه، اجتماعی، تاریخی و فلسفی است که دنیای انسانهای فرودست را ترسیم میکند. این اثر تصویری بسیار دقیق از زندگی فرانسویها، بهویژه پاریسیها، در اوایل سده نوزدهم به دست میدهد.
در این رمان هوگو سه تابلوی بزرگ را به تصویر میکشد: ۱. نبرد واترلو، که برای نویسنده نمایانگر پایان حماسه ناپلئون و آغاز عصر بورژوازی است. ۲. شورش مردم پاریس در ژوئن ۱۸۲۳ ۳. عبور ژان والژان از فاضلاب پاریس.
این اثر به دلیل توصیف کشمکشهای روح آدمی نیز اثری حماسی به شمار میرود: کشمکشهای ژان والژان میان نیکی و بدی، فداکاریهای وی برای رستگاری، ستیز ژاور میان رعایت قوانین اجتماعی و رعایت قوانین اخلاقی.