ایتالو اسوِوو (Italo Svevo) در سال ۱۸۶۱ در تریست ایتالیا متولد مىشود و در سپتامبر ۱۹۲۸ در تصادف اتومبیل از دنیا مىرود. سهامدار یکى از بزرگترین شرکتهاى صنعتى ایتالیا بودن سبب مىشود که تمام وقتش را صرف ادارهٔ امور این شرکت کند. فراغت از کار تجارى گهگاهى به او امکان مىدهد که به نویسندگى بپردازد. در ظرف سى سال کار نویسندگى، سه رمان منتشر مىکند:
یک زندگی (Una Vita, 1892)، سالخوردگی (Senilità, 1898) و بعد از یک سکوت بسیار طولانى (۲۵ سال تمام)، که بىشک ناشى از عدم موفقیت این دو رمان بود، وجدان زنو (La cosienza di Zeno,1923). اینبار اقبال رو مىآورد و کتاب شهرت جهانى پیدا مىکند و نویسندگانى چون جیمز جویس، والرى لاربو، بنژامین کرمیو و دیگران به تفصیل از آن تجلیل مىکنند. اسووو این کتاب را تحت تاثیر اندیشههای شوپنهاور نوشته است که معتقد است اگر به کل هستی بشری بنگریم جز تراژدی چیزی در آن نخواهیم یافت، در حالی که اگر به جزئیات آن توجه کنیم طنز و کمدی را جلوهگر مییابیم. در این کتاب نیز همین دو جنبهی زندگی انسان به نحو استادانهای ترسیم شده است. در وجدان زنو اندیشهی مرگ دست از گریبان زنو برنمىدارد و او بر این عقیده است که زندگى مبارزهی بیهودهاى است که در آن سرانجام برد ما مرگ خواهد بود. سخن کوتاه؛ وقتی که از ادبیات جدید اروپا صحبت مىکنیم و بلافاصله به یاد جویس، پىیر آندلو، کافکا، پروست، لارنس، ژید و توماسمان میافتیم، نباید فراموش کنیم که ایتالو اسووو چه از جهت اصالت سبک و چه از جهت غناى ادبى از زمرهٔ این پیشگامان ادبیات نوین اروپا است. و این سخن آندره تریو را دربارهٔ وجدان زنو از یاد نبریم:
«یک شاهکار عظیم و باور نکردنى... در طول یک قرن احتمال دارد فقط پنج یا شش اثر به این غنا و عظمت خلق شود.»