همزمان با جنبش اعتراضی سیاهپوستان در فرنچ تاون تالاهاسی، پسر نوجوان سیاهپوستی به نام الوود کورتیس، در روز کریسمس چند تکه لباس به همراه یک صفحه گرامافون هدیه میگیرد، صفحهای از سخنرانیهای مارتین لوتر کینگ. سخنرانیهای آتشین لوترکینگ عمیقاً در ذهن و دل الوود حک میشود: تو هم مثل دیگران قابل احتراماند. پدر و مادر الوود، در کودکی او را رها کردهاند و او اکنون با مادربزرگش زندگی میکند. با قوانین ناعادلانه ای که در دهه شصت آمریکا در مورد سیاهپوستان اعمال میشد، یک اشتباه کوچک کافی بود تا پسر سیاهپوست معصومی مثل الوود، از جایی مثل دارالتادیب نیکل سر در بیاورد و مسیر زندگیاش را برای همیشه تغییر کند.