آسمان دل من

هدف از نگارش این نوشتار، بررسی تطبیقی گفتمان بسیج مردمی امام خمینی و گفتمان نخبه‌گرایی گروه‌های چپ، همانند مجاهدین خلق و چریک‌های فدایی خلق و روشنفکران نهضت ملی (مهندس بازرگان) و گروه‌های وابسته به اندیشه‌های دکتر علی شریعتی، در فرایند بسیج سیاسی انقلاب اسلامی ۱۳۵۷ است. انقلاب ۱۳۵۷، موسوم به معجزه کبیر قرن، موجب ظهور ایدئولوژی و ایدئولوگ‌های بزرگی، در نقش بسیج گری برای انقلاب شد که بی‌تردید نقش امام خمینی (ره) و گروه‌های چپ اسلامی و مارکسیستی و روشنفکران نهضت ملی به وضوح قابل مشاهده است. بر خلاف نظریات رفتارگرایانه و جامعه‌شناسی سیاسی پوزیتیویستی که تحلیل اندیشه را بر مبنای تحلیل‌ها و داده‌های تجربی انجام می‌دهند؛ در این تحلیل، عناصر اندیشه بر اساس نظام معنایی و نحوه مفصل‌بندی و خصومت سازی و چگونگی ایجاد نظام معنایی، بر اساس دال مرکزی و هویت بخشی به دال می‌گیرد. در تحلیل اندیشه‌ای از انقلاب اسلامی ایران، نگارنده معتقد است برخلاف تحلیل‌های خام و یک سو نگر پژوهش‌های غربی و ساده‌انگارانه، نظریات انقلاب در خصوص چرایی و چگونگی وقوع انقلاب، بایستی به ایدئولوژی انقلاب ایران از منظر گفتمانی توجه کرد.