دربارۀ کتاب بابا قندی
«فرناز»، زن جوان و پیانیستی است که به همراه همسرش «منوچهر» کنسرت برگزار میکند. پس از برگزاری آخرین کنسرت، منوچهر به هنگام بازگشت به خانه به فرناز پیشنهاد میکند تا داستان زندگیاش را بنویسد. گذشتهای که فرناز تلاش میکند تا آن را فراموش کند، سه سال از پیشنهاد منوچهر میگذرد و حالا فرناز باردار شده است و اضطرابی تلخ وجودش را فراگرفته است، اضطرابی که باعث میشود او دست به قلم ببرد و... .