دربارۀ کتاب مهرداد اول
مهرداد اول، مردی بلند قامت و قوی هیکل بود و موهای مجعد بلندی داشت. او صاحب عزم و ارادهای قوی و آهنین بود که هرگز با سستی خو نگرفته بود و از تشریفات و تجملات پادشاهی بیزار بود و مانند سربازانش زندگی میکرد؛ ساده و بی پالایش و بی هیچ تکبری که نشان دهد پادشاه است و بر دیگران برتری دارد. او در میان سربازان و مانند یکی از آنها روی زمین مینشست و غذا میخورد و بی تشریفات روزگار میگذراند. صلح جو، عادل و با ثبات زندگی کرده بود و در میان جنگ، فولادین و سخت و شجاع بود؛ اما اینک، همان مهرداد جنگجو و مقتدر، با اضطراب به بزرگان ارتش خویش نگاهی کرد و در دل، آنها را ستود. خاطرات زیادی با همگی آنها داشت که برایش ارزشمند بودند. همگی آنها را یک به یک از نظر گذراند. گاهی دقایقی بر روی چهره یکی مکس میکرد و سعی میکرد؛ به یاد بیاورد که چگونه هر کدامشان او را یاری کرده و در سختترین شرایط در کنارش بودهاند.