دربارۀ کتاب یخبندان آفتابی
این مجموعه داستان، حکایت راه است و حرکت. گاه حرکت جسمانیست، گاه سفر به خاطرات و گذشته است یا گذر به فضایی به موازات همان اتفاق. حرکت ما هرگز متوقف نمیشود نه در ذهن و مکان، نه در زمان و روح. سوار بر قطار و اتوبوس و مرکب خیال یا پیاده، همواره جهانی جدید خلق میکنیم، مجزا از جهان بیرون. این بازی ذهن و زمان و مکان، برایم جذابیتی باورنکردنی دارد. این مجموعه داستان، تلاشی است برای تقسیم این شادی با تمام کسانی که خودآگاه و ناخودآگاه به این سفر تن میدهند.