دربارۀ کتاب من ژاکت هستم
نوشتن این سفرنامه، تنها یک خاطره نویسی نیست. تنها نقل گذر زمان و بازگویی دیدهها نیست. هر مطلب، موضوع، نشست و منظره بهانهای است برای گفتن مطلبی دیگر و سر به صحرا زدن. شاید اکنون، با احتساب جابهجایی وسیع و همهجانبه جمعیت، مسافرتهای بسیار و اقامتهای طولانی، بیش از اینها شاهد نوشتن شرقیان از غربییان باشیم؛ بیشتر و عمیق تر و همه جانبه تر. این گونه نوشتار، نه تنها برای شناخت بهتر آنها که برای شناخت بهینه ما از خودمان ضروری است. تصور میکنم از نقاط قوت این کار صرف نظر از بداهه بودن آن، داشتن نگاهی مساوی به غربیان و نه نگاهی فریفته خود بافته و یا از پایین است. یادداشتهای این سفر، از نقطه نظر صراحت، صمیمیت و صداقت در گفتار، وفادار به واقعیت است و شدهها.