دربارۀ کتاب من یک خون آشام هستم نه یک افسانه
این داستان کوتاه، درباره شخصی به نام سورن است. این داستان، بار اجتماعی و روانشناختی را در خود جای داده است. در انتها قسمتی از متن داستان را آوردهایم: سورن بیشتر از همیشه خطر را حس میکرد، یک چیز راجع به این کوچه درست نبود و از اینکه نمیتوانست متوجه آن شود، عصبی بود. چیزی در انتهای کوچه، درون تاریکی توجه سورن را به خود جلب کرد...