نویسنده در نظام نااجتماعی، بر این باور است که چنین منطقی وجود دارد و میکوشد؛ با مطالعه تاریخی، برساختی از هندسه میدان سیاستگذاری اجتماعی ایران پسا انقلاب ارائه دهد و منطق صورتبندی سیاستهای اجتماعی این دوران را تحلیل کند. در کتاب حاضر، به پرسشهای متعددی در تشریح معماری میدان پاسخ داده شده است: بازیگران فعال در مناسبات قدرت چه کسانی اند؟ چه تشکلهایی در حمایت از منافع خود موفقتر عمل کردهاند؟ کوتاه آنکه، نظام نااجتماعی کوششی است اکتشافی برای ترسیم نقشه ابتدایی میدان سیاست گذاری اجتماعی در ایران پساانقلاب.