خواهرم را خیلی دوست دارم. آخه هیچ کس اندازه او با من خوب نیست. با این که بزرگشده، باز هم با من بازی میکند. با من و یک خرس پشمالوی کوچولو. ولی دیروز شنیدم میخواهد عروسی کند و از پیش ما برود. این طوری من خیلی تنها می شوم. اصلاً او چرا باید عروسی کند؟ اگر او برود، فقط من میمانم و یک خرس!