در این اثر، خود را به شکل تلاشی کاملاً فردی، برای دستیابی به یکپارچگی اخلاقی و روحی برای مقابله با روانشناسی جمع که حاصل از تعصب گرایی سیاسی، ماده گرایی علمی و موفقیتهای پیروزمندانه فن آوری در عرصه جهانی است، نشان میدهد. چرا که نهایتاً، این یک مشکل دینی و مشکل روان شناختی است که تنها با بهکارگیری منفعلانه بعضی از عقاید دینی موجود، حل نشدنی نیست؛ بلکه حل شدن آن، نیازمند پذیرش یک نگرش دینی غریزی و انرژی نمادین درونی است که همه ما به واسطه نعمت انسانیت از آن برخوردار هستیم.