تئاتر ایران، در خلال سالهای دهه ۴۰ و ۵۰ خورشیدی، دوران باشکوه خود را طی میکند و توجه ویژه به تئاتر در این سالها بسیار زیاد است. در این باره، نمیتوان نقش کارگاه نمایش و تاثیر آن را بر تئاتر ایران فراموش کرد و نیز نمیتوان نمایشنامههای خلج را، با آن زبان شگفت انگیز و ساختار نو و فضای جدید نادیده گرفت. اسماعیل خلج، یکی از نمونههای بسیار موفق کارگاه نمایش است؛ که در نوشتار پیش رو، به عنوان نمایشنامهنویس و نه کارگردان، مورد بررسی قرار گرفته است.