دربارۀ کتاب اعترافات خطرناک ساچلی
این داستان، درامی روانشناختی است که روایتی مدرن دارد، از جریان سیال ذهن و شکست زمان پیروی میکند و دو راوی آن را روایت میکنند. دختری به روی خواهرش اسلحه کشیده است و حالا تحت بازجویی است. او چیزی از صحنه جنایت یادش نمیآید. فقط دختربچهای او را در حالی که اسلحه دستش بوده، دیده است. بازپرس میخواهد بداند او اسلحه را چگونه به دست آورده و چرا این کار را کرده است، اما دختر مانند موجودی مسخشده است که چیزی نمیگوید و... .