زِل آفتاب، بر آمده از جهانی است که در آن همه چیز در سایهای از اضمحلال و غبار فرو رفته و حالا باید این غبار زدوده شود. رمان، داستان آدمهایی است داخل یک قاب عکس، عکسی که محور اثر میشود و راوی را بر آن میدارد تا در دالان مخوف زمان و مکان حرکت کند. رمان، داستانِ کشف عکسها و مردگان و نیم زندگان است. اثری مکاشف گونه در زیرزمینها و در کشف آدمهایی که نمیتوان با قطعیت از بودن یا نبودنشان سخن گفت. رمان زلِ آفتاب، اثری تو در تو و مملو از ارجاعات تاریخی است؛ برای مخاطبی که میخواهد اثری متفاوت بخواند، با انواع رازها و نشانهها.