آنچه کروپتکین در میان دهقانان روس، ساعت سازان سوئیسی و رفقای خودش در جنبش انقلابی تجربه کرد، اجتماعی اخلاقی بود که اعضای آن، به طور غریزی، ارزش و کرامت بنیادین انسان را به رسمیت میشناختند. به شکل مشابهی، در جامعه آنارشیستی، جایی که نهادهای قهری دولت، کلیسا و سرمایه داری از میان رفتهاند، ادراک ذاتی مردم از عدالت اجتماعی و همدلی، به صورت خود انگیخته ای نمود مییابد و همگان، سرانجام به آزادی، برابری و شکوفایی به مثابه موجوداتی انسانی، دست خواهند یافت. تعهد خود کروپتکین به آنارشیسم، بهترین شاهد بر ریشههای جدی انسان گرایانه، آنارشیسم اوست.