تعطیلات تابستانی در خانوادهی ملال آور واینستو، هیچ اتفاق جالبی نمیافتد و بامزهترین کارشان این است که به دیدار مادربزرگ بروند. درست برعکس خانواده پیرات که پر از ماجراجوییاند؛ راهزنی، تعقیب و گریز، مسابقه، زندگی در طبیعت، بازی و پُرخوری و... این یعنی یک تابستان واقعی. برای همین، ویلیا فکر میکند خیلی خوش شانس بوده که دزدیده شده و برای برگشتن به خانهشان، هیچ عجلهای ندارد!