در ۲۹ آگوست ژنرال هوت در راس فرماندهی ارتش چهارم پانتسر پیشروی دیگری را از آبگانروو آغاز کرد. حمله به خوبی پیش می رفت و در جبهه هر دو ارتش ۶۴ و ۶۲ روسی شکاف حاصل شد. نفرات لشکر ۱۲۶ ام روسی دچار وحشت شده بودند. لشکر ۲۰۸ امر به محاصره درآمد. هزاران نفر اسیر شدند بدون آنکه رزمی صورت گیرد. به نظر می آمد موقعیت مناسبی برای به محاصره کشیدن ارتش های ۶۴ و ۶۲ فراهم شده بود، اگر، همان طور که هوت از جنوب پیش آمده بود، ژنرال پالوس هم از شمال حمله می کرد. ولی پاولوس بسیار از وضعیت خطیر ارتش خود نگرانی داشت و حرکت نمی کرد. وقتی که فشار روس ها در ۲ سپتامبر کاهش یافت، پاولوس تانک هایش را برای رسیدن به تانک های هوت پیش فرستاد، ولی هنگامی که آن ها رسیدند خیلی دیر بود. الحاق دو قوا به طور کامل انجام گرفت اما، دشمنی به دام نیفتاد. روسی ها به خوبی در فرصت به دست آمده گریخته بودند. آلمان ها اکنون از همه جهات فشار شدیدی به شهر وارد می کردند، روحیه نظامی ارتش های روسی به شدت کاهش یافته بود. بعضی فرماندهان به منظور مهار فرارها و تسلیم ها اقدامات دارکویی در پیش گرفته، سربازانی را که در مواجهه با دشمن به بزدلی متهم می شدند اعدام می کردند. یک فرمانده هنگ نفرات خود را به خط کرده، در طول خط راه رفته بود و دهمین نفر از هر ده نفر ایستاده از نخستین ردیف صدنفری هنگ را به ضرب گلوله از پای درآورده بود. انبوه اجساد کشتگان از این حیث به منزله اخطار به کسانی بود که در جای خود نمی ایستادند.