در باب آزادی اراده و در باب بنیان اخلاق در واقع شروح جداگانهی دو آموزهای هستند که اساساً در دفتر چهارم کتاب اصلی شوپنهاور، یعنی جهان همچون اراده و تصور، آمدهاند ولی در آنجا بهطور ترکیبی و پیشینی از متافیزیک او استنتاج شدهاند و در اینجا، که قاعدتـاً پیشفرض گرفتن جـایز نبوده، بهطور تحلیلی و پسینی بنیان گذاشته شدهاند. به همین دلیل آنچه در آن کتاب ابتدای کار بوده در این دو رساله انتهای کار قرار میگیرد. با این حال هر دو آموزه، به دلیل آغاز کردن از نقطهنظری که میان همه مشترک است، و نیز به دلیل شرح جداگانهشان، در اینجا از حیث درکپذیری و قدرت اقناع و آشکار کردن معنایشان بسیار پربار شدهاند. لذا باید دو مسئلهی بنیادین اخلاق را مکمل دفتر چهارم جهان همچون اراده و تصور قلمداد کرد.