کتاب در بخش نخست از آگوستین تا ابنمیمون را بررسی میکند. فیلسوفان مسلمان و یهودی، ابن سینا و جانشینان، ابن رشد بخشهایی هستند که مرتبط با فصل اول مورد تحلیل و بررسی قرار میگیرند. بخش دوم کتاب حکمای مدرسی، از قرن دوازدهم تا رنسانس را بازگو میکند. «منطق و زبان»، «معرفتشناسی فیزیک» عناوین بخشهای سوم تا پنجم کتاب هستند. اما قسمت ششم با عنوان «مابعداطبیعه» است که «آنتونی کنی» به ماهیت و وجود از نگاه ابنسینا پرداخته است. «نفس و ذهن» و «اخلاق» نام بخش هفتم و هشتم کتاب است. در نهایت در بخش پایانی جلد دوم با عنوان «خدا» و زیر بخشهایی با نام «براهین فلاسفه اسلامی در اثبات وجود خدا»، «قدرت مطلق خدا از نگاه دامیانی و آبلار» و... مباحث به انتها میرسند.
در قسمتی از کتاب «تاریخ فلسفه غرب2» میخوانیم: «رومیان همیشه خودایان ارشد خود ژوپیتر، یونو، ونوس و غیره را با شخصیتهای پانتئونِ هومر مثل زئوس، هرا و آفرودیت، یکی میگرفتند. آگوستین به پیروی از افلاطون وسیسرو، اساطیری که چنین خدایانی را به عنوان موجوداتی سرگرم رفتارهای مستبدانه، ظالمانه و ناپسند معرفی میکند، محکوم میکند. او تکثیر خدایان کوچکتر در خرافات معروف رومی را بسیار به استهزا میگیرد و میپرسد چرا نظام دیوان سالاری آسمان چنین است که وقتی برای محافظت از یک خانه یک دریان انسان کافی است ما به سه خدا نیاز داریم....»