این شعرها که بوی سکوت میدهند
از غیبت لبهای توست
کلمات
مثل زنجیرههای خشکیدۀ تابستانی
از معنا خالی شدند
و در انتظار مورچههایند
توشهبار زمستانیشان را
در حفرۀ تاریک خالی کنند
اندوهی که سرازیر میشود
در سینۀ خاموش من