دربارۀ کتاب دختر هندی
اين کتاب، دربردارنده داستاني هندي، اثر «چيتان بگت» است. در بخشي از اين کتاب میخوانیم: «بعضی از آدمها قدرت تصمیمگیری بالایی دارند من اینطور نیستم، بعضی آدمها شبها زود به خواب میروند من جزوشان نیستم. ساعت 3 صبح است و من در رختخوابم وول میخورم. قرار است 15ساعت دیگر ازدواج کنم. بیش از 200 مهمان در این هتل حضور دارند که عروسی با شکوه مرا که خارج از محل زندگيم است جشن بگیرم. من آنها را اینجا آوردهام. همه ذوقزده هستند. تازه اینم اولین عروسی راه دور در خانواده مهتاست. من عروس هستم باید خوب بخوابم تا پوستم خراب نشود، نمیتوانم. الان زیبایی آخرین چیزی است که برایم مهم است، حالا تنها چیزی که برایم مهم است این است که راهی برای خلاص شدن از این اوضاع افتضاح پیدا کنم؛ زیرا الان مثل مابقی اوضاع زندگیم در شرایطی هستم که نمیدانم اطرافم چه خبر است...».