دربارۀ کتاب اسکندر و شاخ هایش!
اسکندر پادشاه، وزیر دانا و باکفایتی داشت. او آن قدر درستکار بود که برعکس پادشاه، محبوب همه مردم بود. مردم به وزیر اعتماد داشتند و میدانستند اگر او نبود، ظلم و زور پادشاه، از این هم که هست، بیشتر میشد. وزیر، تنها کسی بود که همیشه شاهد بلاهایی بود که بر سر سلمانیها میآمد، اما جرئت نمیکرد حرفی بزند. تنها بود که میدانست پادشاه روی سرش شاخ دارد.