هر متنی نوعی پرتاب است، پرتابی که نتیجهاش اساسا غیرقابل پیشبینی است. در این معنا نوشتن نوعی قمار است. فرد تأملی میکند و چیزی مینویسد. اینکه این نوشته متنی اصیل است یا مبتذل، مؤثر است یا بیاهمیت، عمیق است یا سطحی، ماندگار است یا گذرا، پیشاپیش روشن نیست. نه نویسنده و نه حتی دیگران نمیتوانند سرنوشت یک متن را پیشبینی یا تعیین کنند. چه متنها که در ابتدا همگان آنها را متونی تاریخساز و ماندگار میپنداشتند اما حتی یک دهه نیز دوام نیاوردند و به دست فراموشی سپرده شدند؛ چه متنها که زمانی عمیق خوانده میشدند و امروز مطلقا مبتذل و سطحی محسوب میشوند؛ و چه متنها که ابتدا با خنده و تمسخر منتقدان مواجه شدند، اما امروز سرفصلی مهم از تاریخ یک تمدناند. پس متن به راستی، همچون تاس، به میانه جهان و مردمان پرتاب میشود. اما دو پرسش مهم در اینجا قابل طرح است: اول اینکه متن چگونه تولید میشود؟ و دوم اینکه چه چیزی به متن معنا، جایگاه یا، در یک کلام، «آینده» میبخشد؟ که در این کتاب به این دو پرسش، پاسخ داده میشود.