دربارۀ کتاب دختری در قطار
کتاب «دختری در قطار» یک رمان معمایی و جنایی با روایتی مدرن و ماجرای سه زن است که هر کدام از این سه شخصیت تنها بخشی از حقیقت را در دست دارند و هر کس از زاویه دید خودش آن را برایمان تعریف میکند. داستان به طرز ماهرانهای بین سه زن قسمت میشود که زندگی آنها به نحو غمانگیزی به هم مرتبط میشود؛ «ریچل»، «مگان» و «آنا». ریچل، اولین شخصیتی است که در داستان با آن روبهرو میشویم، او در قطار و در مسیر بازگشت از لندن به خانه در داستان ظاهر میشود. این مسیرِ هر روز اوست و قطار از جایی میگذرد که زمانی ریچل و همسرش «تام» با خوشبختی آنجا زندگی میکردند، حالا او طاقت نگاه کردن به خانه شماره ۲۳ را ندارد؛ چون تام آن را با همسر جدیدش آنا شریک است. ریچل از همه جا بریده و به الکل روی آورده است، با اینکه اعتیاد به الکل موقعیتهای بدی برای او رقم میزند؛ اما قادر به ترک آن نیست و... . ریچل، شخصیت اصلی داستان که زنی دائمالخمر است و دچار عدم اعتمادبهنفس شدید است، بیش از آنکه در واقعیت زندگی کند، در خیال و بین آدمهای خیالی که فقط خودش آنها را میبیند سیر میکند؛ آنقدر که درگیر حوادث بینشان میشود؛ حوادثی که هیچ وقت رخ ندادهاند.