دربارۀ کتاب دختران دریاچه
زنی به نام «کیت» بعد از پایان دادن به ازدواجش، به خانه پدریاش که در کنار دریاچه است بازمیگردد تا کمی خود را باز یابد. اما در آنجا با جسد زنی که به قتل رسیده، مواجه میگردد. در چینِ لباس زن که به طرز عجیبی هم قدیمی است، یک نوزاد پیچیده شده که به اندازه مادرش سرد و آرام است. هیچکس قادر به شناسایی زن نیست به غیر از کیت؛ او قبلا در رؤیاهایش اینجا بوده است. صد سال قبل یک داستان عاشقانه به شکل غمانگیزی به اتمام میرسد و معماهایش حلنشده باقی میماند. حالا زمان آن رسیده که دریاچه رازهای خود را آشکار کند. هر رازی که گرهاش از هم گشوده میشود، کیت را بیشتر به داخل گرداب این داستان گیرا میکشاند. داستانی که نسلبهنسل زمزمه شده و حالا نوبت کیت است که به این زمزمهها گوش بسپارد. زمانی که زن غرقشده از گور دست دراز میکند، کیت نیز به سوی او میرود؛ آنها باید به هم برسند تا حتی در رؤیا هم که شده، اشتباهات پلید گذشته را تصحیح کنند... .