دربارۀ کتاب چیزهایی که نمی توانیم بگوییم
آلینا زیاک از ۹ سالگی میدانست که قرار است با بهترین دوستش، توماس، ازدواج کند. حالا آلینای ۱۵ ساله که با توماس نامزد کرده، متوجه حضور سربازان نازی در مرزهای لهستان میشود، اما همسایگانش میگویند هیچ خطری متوجه آنها نیست و او هم باور میکند و رویای بازگشت توماس از دانشگاهش در ورشو و ازدواجشان را در سر میپروراند؛ اما کمکم نازیها همه جا را اشغال میکنند و ترس و تنفر در روستایشان رخنه میکند.