"کیث فالکس" در این کتاب ریشههای تاریخی و مفهومی شهروندی و معضلات و مجادلات معاصر شهروندی را در قالب شش فصل بررسی میکند. وی یادآور میشود: امروزه ادبیات گستردهای پیرامون مفهوم شهروندی وجود دارد که تا حدی به دلیل رایج بودن این کلمه و تا حدی نیز اهمیت شهروندی را به عنوان ایدهای که به مشکلات اجتماعی و سیاسی کنونی ما ارتباط دارد انعکاس میدهد... رویکرد من تا حد زیادی مفهومی است و نه تاریخی یا مقایسهای و مثالهایی که برای نشان دادن بحث استفاده میکنم از جوامعی هستند که بهترین شناخت را از آنها دارم. عناوین فصلهای کتاب عبارتاند از : "ایده شهروندی"، "شهروندی و دولت ـ ملت"، "حقوق و مسئولیتها"، "کثرتگرایی و تفاوت"، "ارتقای شهروندی "و "شهروندی در عصر جهانی". نویسنده در نتیجهگیری نهایی میگوید: رویکرد من به شهروندی در این کتاب رویکرد پسامدرن بوده است چرا که آن نه درصدد "لیبرالیسم" بلکه به دنبال تحقق وعدههای آن میباشد. بنابراین من آن دسته از تفاسیر پسامدرن را که منتقد نقاط قوت لیبرالیسم به ویژه برابری، حقوق فردی، کمالگرایی و شهروندی همگانی هستند، رد مینمایم... باید پذیرفت که تنها در صورتی امکان تحقق نیروی بالقوه رهایی بخش شهروندی وجود دارد که پیوندهایی که مدرنیته میان شهروندی و ایدههای انحصاری نظیر دولت و بازار برقرار نموده، از هم گسسته شوند.