تمامی نوشتههای این مجموعه در خلال حضور در خیابان متولد شدهاند. دغدغۀ اصلیام در نگارش آنها بیش از هر چیز یافتن راهی بود برای پرکردن شکافهایی که در خلال زندگی روزمره در تهران سر بازمیکند، شکافهایی ماحصل حضور در «زندگی روزمره». به نظرم ما در «شهر» همواره درون زندگی روزمرهایم. این زندگی به همان میزان که در اختیار ماست، بر ما مسلط است؛ تنها لحظاتی هست که میتوان ایستاد و بدان نگریست. به تعبیر بنیامین، در عرصههایی که درون آن هستیم، شناخت فقط به شکل جرقههای آذرخش فرامیرسد. این متنهای نامنسجم در طول چند سال نوشته شدهاند. سعی کردهام کمترین بازبینی را برای انتشار آنها در قالب کتاب انجام دهم تا بیشتر بتوانند وضعیت خودم را در «شهر» نشان دهند. به نظرم، نوشتن متنی منسجم دربارۀ چیزی بهغایت نامنسجم اساساً خیالپردازانه است.
این کتاب مجموعۀ نوشتههای من دربارة تهران بین سالهای ۸۱ تا ۸۶ است که پس از نزدیک به یک دهه تأخیر به همت انتشارات تیسا منتشر میشود. با وجود همۀ ملاحظات و تغییرات در زندگی و اندیشهها ترجیح دادم به آن تجربههای نگاشتهشده دست نزنم و متنها را بدون تغییر برای انتشار در اختیار نشر بگذارم. قطعاً همۀ قطعات این توانایی را داشتند که بازنویسی شوند، اما آنچه من را از این دستدرازی نظری نهی کرد اهمیت خود تجربه، بهمثابه چیزی زمانمند و مکانمند، است؛ چیزی که در این سالها از دست دادهام.