بصیرت بدون کنش همچون رؤیاپردازى است اما کنش بدون بصیرت همان کابوس است. (ضربالمثل ژاپنی) هریک از ما در طول زندگى استیصال و درماندگى ناشى از تکرار اجتنابناپذیر اشتباهاتمان را به دفعات تجربه کردهایم؛ این ناگزیرى تکرار، تمامى روابط ما با جهان اطرافمان را تحتالشعاع قرار میدهد و بهروشنى باعث مىشود که جهان و مردمان نیز پیاپى به ما عکسالعملهاى تکرارى و مشابهى نشان دهند. از نگاه فرد بوش، تنها با «جایگزینى ناگزیرى کنش با امکان اندیشیدن» و «افزایش آزادى ذهن» است که میتوانیم بالاخره «مؤلف قصههاى خود باشیم»، از دور باطل تکرارها، رها شویم و امکان انتخاب راههاى متفاوت و گوناگون را بیابیم. خواندن خلق یک ذهن روانکاوانه ما را با ساختار پیچیده و درعینحال سادهى این ساختار روانى آشنا مىکند و راهکارهاى ساده و ممتنعى پیش رویمان قرار مىدهد که درنهایت رنگوبوى جهانى را که در آن زندگى مىکنیم، متنوع و رهآورد اندیشیدن و اندیشیدن به اندیشه، یعنى آزادى ناشى از انتخاب را به ما هدیه مىکند.